با خدا تا خجالت

انکه بامن بوده است ،خداست

در قدیم او پیدا بودم

در اکنون او ظاهر شدم

از رمز به راز راه یافته ام

تا جهانی را آگه کنم

________________________________

اینجا پر از دلنوشته است دلنوشته از وجود می آید و وجود از حال میگوید
وحال از صفت دوم‌ پروردگار
نشات میگیرد  و خرج کردن از
آن تو را به رتبه می رساند

با خدا تا خجالت...

انکه بامن بوده است ،خداست

در قدیم او پیدا بودم

در اکنون او ظاهر شدم

از رمز به راز راه یافته ام

تا جهانی را آگه کنم

________________________________

اینجا پر از دلنوشته است دلنوشته از وجود می آید و وجود از حال میگوید
وحال از صفت دوم‌ پروردگار
نشات میگیرد  و خرج کردن از
آن تو را به رتبه می رساند

با خدا تا خجالت...

انکه بامن بوده است ،خداست

در قدیم او پیدا بودم

در اکنون او ظاهر شدم

از رمز به راز راه یافته ام

تا جهانی را آگه کنم

________________________________

اینجا پر از دلنوشته است دلنوشته از وجود می آید و وجود از حال میگوید
وحال از صفت دوم‌ پروردگار
نشات میگیرد  و خرج کردن از
آن تو را به رتبه می رساند

با خدا تا خجالت...

انکه بامن بوده است ،خداست

در قدیم او پیدا بودم

در اکنون او ظاهر شدم

از رمز به راز راه یافته ام

تا جهانی را آگه کنم

________________________________

اینجا پر از دلنوشته است دلنوشته از وجود می آید و وجود از حال میگوید
وحال از صفت دوم‌ پروردگار
نشات میگیرد  و خرج کردن از
آن تو را به رتبه می رساند

با خدا تا خجالت...

فرصت در هر محله از زندگی گزینه ایست برای پیشرفت گاهی پیش میاید گاهی باید بدستش اورد در کنار تمام فرصتها یک فرصت همیشه پیش روی ماست اما از آن غافلیم برای همه چیز وقت داریم اما برای او نه ،اگر در کنار هر فرصتی او را هم داشته باشیم نتیجه برد ، برد میشود اما اگر خودش را برای خودت فرصت بدانی و جوانب هر کاری را رعایت کنی تو باهوش ترین خواهی بوداین فرصت خداست بچسب بهش و دودستی نگهش دار خودش کم کم امورات را برایت درست میکند فراموش نکن خدا ورزش نیست که هر روز تمرینش کنی ما نبودیم که او بوده پس با ما کار دارد او بما فرصت داده اگر در این فرصت ما هم خدا را فرصت بدانیم گوئی دست در دستان خدا داریم عمر اندک است فرصت غنیمت نیست هدیه استکتاب عقاید یک دلقک کنایه به کسی است که عینک آفتابی را بخاطر محافظت از چمشانش نمیزند بلکه برای برانداز کردن دیگران این کار را میکند و در همه جا حاضر است در ساحل دریا یا در اتوبوس ...دلقک شاید برای مدتی بخنداند اما مورد تنفر قرار میگیرد بحدی که نخواهی یک عمر او را ببینی حتی مرگش هم بی معنی خواهد بود البته شاید در دوره ای حتی مرگش باعث ازردگی خاطر بوده اما کم کم در اثر لودگی خودش بتدریج نبودنش اثرش از نیش پشه ای کم اثر تر خواهد بود اگرچه مدتی کنار دلقک خندیده باشی همه چیز دلقک به دورانی ختم میشود که آن دوران دیگر تمام شده و حتا در رویای خودش خود را فرهیخته بداند کم کم متوجه میشود که گوهر نابی از دست داده و همه چیز برایش رنگ باخته . با خدا تا خجالت...

پشت صبر خداست بهمین علت قوار ه اش را برای تن باید دوخت و انرا در تن و روح جا داد و جا دادن آن در پذیرشی است که سمت وسوئی آن جز به پروردگار نمیرسد چنین تفکری ماحصل پالایش بلندمدت در امورات شخصی است که بدانیم که هر عملی رشته ایست که به پروردگار ختم میشود اگر نگاه چنین شود میتوان وارد مراتب شد که کلیت مراتب در رضای پروردگار است اگر نگاه به رضایت ایشان باشد روی زمین قدم میزنی اما در قلب خدائی

با خدا تا خجالت...

نگفتم با اشک من بازی نکن
نگفتم دل مرا خالی نکن
من مورد لطف توام
من مسکین‌راه توام‌
مصلوب تو منم
بیگانه دیار منم
با پای خود امدم
از سر یاری امدم
نگین بخت من توئی
امید عمر من توئی
شک بوجود من نکن
مرا اسیر کویر نکن
قدرت باد را بمن بده
تسلیمم پس فرمانی بده
بنده آن شب و این روزها منم
افتان و خیزان عشق تو منم

با خدا تا خجالت...

انکه بامن بوده است ،خداست

در قدیم او پیدا بودم

در اکنون او ظاهر شدم

از رمز به راز راه یافته ام

تا جهانی را آگه کنم

________________________________

اینجا پر از دلنوشته است دلنوشته از وجود می آید و وجود از حال میگوید
وحال از صفت دوم‌ پروردگار
نشات میگیرد  و خرج کردن از
آن تو را به رتبه می رساند

با خدا تا خجالت...

انکه بامن بوده است ،خداست

در قدیم او پیدا بودم

در اکنون او ظاهر شدم

از رمز به راز راه یافته ام

تا جهانی را آگه کنم

________________________________

اینجا پر از دلنوشته است دلنوشته از وجود می آید و وجود از حال میگوید
وحال از صفت دوم‌ پروردگار
نشات میگیرد  و خرج کردن از
آن تو را به رتبه می رساند

با خدا تا خجالت...

انکه بامن بوده است ،خداست

در قدیم او پیدا بودم

در اکنون او ظاهر شدم

از رمز به راز راه یافته ام

تا جهانی را آگه کنم

________________________________

اینجا پر از دلنوشته است دلنوشته از وجود می آید و وجود از حال میگوید
وحال از صفت دوم‌ پروردگار
نشات میگیرد  و خرج کردن از
آن تو را به رتبه می رساند

با خدا تا خجالت...

شب قدر به کیفیت دل است که بخواهی و بتوانی ،بخواهی که بگذری وبتوانی فراموش کنی ،انجام که بدهی صاف و زلالی و سبک مثل پر رها شده از پرواز اما این سبکی بزرگترین وزنی است که میشود بدست آورد وزن بخشیدن وگذشت برتر از هر عبادتی است عبادت شرط و بخشیدن و گذشت اصل است اگر نتوانی ببخشی و گذشت کنی عبادت فقط خسته شدن در مسیریست که خشنودی ندارد و خشنود که نباشی نه خودت راضی هستی و نه پروردگار

با خدا تا خجالت...

انکه بامن بوده است ،خداست

در قدیم او پیدا بودم

در اکنون او ظاهر شدم

از رمز به راز راه یافته ام

تا جهانی را آگه کنم

________________________________

اینجا پر از دلنوشته است دلنوشته از وجود می آید و وجود از حال میگوید
وحال از صفت دوم‌ پروردگار
نشات میگیرد  و خرج کردن از
آن تو را به رتبه می رساند

با خدا تا خجالت...

انکه بامن بوده است ،خداست

در قدیم او پیدا بودم

در اکنون او ظاهر شدم

از رمز به راز راه یافته ام

تا جهانی را آگه کنم

________________________________

اینجا پر از دلنوشته است دلنوشته از وجود می آید و وجود از حال میگوید
وحال از صفت دوم‌ پروردگار
نشات میگیرد  و خرج کردن از
آن تو را به رتبه می رساند

با خدا تا خجالت...

انکه بامن بوده است ،خداست

در قدیم او پیدا بودم

در اکنون او ظاهر شدم

از رمز به راز راه یافته ام

تا جهانی را آگه کنم

________________________________

اینجا پر از دلنوشته است دلنوشته از وجود می آید و وجود از حال میگوید
وحال از صفت دوم‌ پروردگار
نشات میگیرد  و خرج کردن از
آن تو را به رتبه می رساند

با خدا تا خجالت...